نویسنده: علی جعفری
1. «شعر»، کهن‌ترین و در عین حال سرزنده‌ترین رسانه‌ی فرهنگ پارسی است که آرشیوی به عظمت همه‌ی تاریخ سُرایش و سُرایندگان این سرزمین دارد. این ابَرمیراث فرهنگ معنوی ایرانی به دلیل برخی مزیت‌های بعضاً انحصاری‌اش، بخش مهمی از سپهر رسانه‌ای پارسی‌گویان را به خود اختصاص داده است. شعر پارسی از ارزان ترین، در دسترس ترین، متنوع ترین، سریع ترین، انسانی‌ترین و منعطف‌ترین رسانه‌هاست. با این حال، سیطره‌ی گفتمانی رسانه‌های جدید و نیز رسوب برخی تلقی‌های نخبه‌گرایانه، ادیبانه، موزه‌ای و اَشرافی از شعر فارسی موجب شده که بخش مهمی از «کارکردهای رسانه‌ای» شعر پارسی مورد غفلت قرار گیرد.
2. زبان شعر پارسی در عین فخامت ادبی، همه فهم و مردمی است. زبان مردمی شعر پارسی از آن رسانه‌ای تمام عیار می‌سازد که می‌تواند در موقعیت‌های گوناگون تاریخی و اجتماعی، بار عمده‌ای از رسانش پیام را به عهده گیرد؛ چنان که در همین دوران معاصر، شعر پارسی به اقتضای جهات فرهنگی سیاسی جریان‌های ردمی، کارکردهای گوناگونی به خود گرفته است. شعر رهایی انقلاب مشروطه، شعر مبارزه‌ی دوران پهلوی، شعر قیام دوره‌ی انقلاب اسلامی و شعر مقاومت دوران دفاع مقدس، همه و همه، نشانه‌های برجسته‌ی انعطاف کارکردی رسانه‌ی شعر در هم‌گرایی با جهات مختلف حرکت‌های اصیل مردمی است.
3. به نظر می‌رسد با توجه به گفتمانهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی متأخری که زندگی و زمانه‌ی ایرانیان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، بتوان به سوی کارکردهای متناسب جدیدتری از شعر پارسی حرکت کرد. «جهاد اقتصادی» و «اقتصاد مقاومتی» یکی از رویکردهای متأخر ملت ایران است که تا پیش از این، بدین غلظت و تمرکز مطرح نبوده است. ارائه‌ی خدمات شعری به کارخانه‌ها، واحدهای تولیدی، بنگاه‌های اقتصادی و مؤسسه‌های پولی و بانکی یکی از مصادیق «شعر جهاد اقتصادی» است. امروزه، انواع مراکز تولیدی و اقتصادی، انبوهی از بروشورهای تبلیغاتی را برای معرفی خود به مشتری‌ها تهیه و توزیع می‌کنند؛ در حالی که ادبیات خشک و صلب آن‌ها انگیزه‌ی درخوری را برای مطالعه ایجاد نمی‌کند.
4. مثلاً، شرکت سایپا سال‌هاست که در خودروهای تولیدی خود، کتابچه‌ی تعمیر و نگهداری قرار می‌دهد. اگر همین کتابچه با کتابچه‌ی دیگری، حاوی شعر و تصویر کودکانه برای معرفی شرکت و خدمات آن به کودکان، همراه می‌شد، در توسعه‌ی نگرش مثبت نسل جدید مشتریها به سایپا مزیت درخوری نداشت؟؛ مثلاً، بانک‌ها هرازچندگاهی، انواع خدمات خود را در قالب بروشورهای تبلیغی ارائه می‌کنند. آیا اگر از رسانه‌ی شعر هم برای بیان مزیت‌های خود بهره می‌بردند تبلیغاتشان با کیفیت‌تر نمی‌شد؟؛ مثلاً، چرا دانشگاه‌ها، مؤسسه‌های دولتی، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های اقتصادی و فرهنگی، در دفترچه‌های معارفه‌ی خود، از امکانات رسانه‌ی شعر بهره نمی‌برند؟؛ مثلاً، چرا در اَشکال خاص برندهای کالاها یا آرم شرکت‌ها، از یک بیت یا یک مصرع شعر ضمیمه استفاده نشود؟؛ مثلاً، چرا هیچ کدام از مدارس مهم کشور سابقه‌ی فرهنگی و هویتی خود را در قالب شعری نسبتاً مفصل ثبت و ضبط نمی‌کنند؟؛ مثلاً، چرا علل و مراحل تک تک بیماری‌های مهم و شایع و راه‌های درمان آن‌ها به زبان شعر کودک یا نوجوان در دسترس مراجعه کنندگان به بیمارستان‌ها یا مطب‌ها قرار نمی‌گیرد؟؛ تصور نمی‌کنید می‌توان از رسانه‌ی شعر بهداشتی یا « شعر بیمارستانی» برای پُرکردن بخش مهمی از وقت بیماران بستری و ایجاد اوضاع روانی مطلوب درمان استفاده کرد؟؛ مثلاً، چرا شرکت‌های هواپیمایی نکات ایمنی را که لازم است در هواپیما رعایت شود و معمولاً در کارت شیکی درج می‌شود، در قالب کتابچه‌ی شعر یا کارت شعر ارائه نمی‌کنند؟؛ مثلاً، چرا بسیاری از رستوران‌های مهم بزرگ، در کنار منو، دفترچه یا کارت معرفی سابقه و مزیت‌های رستوران خود را به زبان شعر و تصویر ندارند؟
5. شاید اگر جمعی از جوانان اهل شعر و حتی شعرای پارسی‌گوی برجسته، عزمشان را برای تأسیس یک یا چند « مؤسسه‌ی خدمات شعر» جزم کنند، قدم مهمی را در رونمایی از کارکردهای متفاوت‌تر و کمتر تجربه شده رسانه‌ی شعر برداشته باشند و ظرفیت‌های عظیم آن را در مسیر اقتصاد مقاومتی بیش از پیش آزاد کنند؛ در عین حال خواهند توانست به مرور، یکی از گردش‌های مالی قابل توجه حوزه‌ی اقتصاد هنر و خصوصاً اقتصاد شعر را به وجود آورند و در اختیار بگیرند.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایده‌پردازی و ایده‌پردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.